قوله تعالى: و أوْحیْنا إلى موسى و أخیه پیغام دادیم بموسى و برادر او، أنْ تبوءا لقوْمکما که جاى بسازید قوم خویش را بمصْر بیوتا بشهر مصر خانها و اجْعلوا بیوتکمْ قبْلة و خانهاى خویش نماز جاى سازید، و أقیموا الصلاة و نماز به پاى دارید و بشر الْموْمنین و مومنانرا بشارت ده.
و قال موسى ربنا موسى گفت خداوند ما إنک آتیْت فرْعوْن و ملأه و دادى فرعون را و کسان او را زینة و أمْوالا آرایش این جهانى و مالها فی الْحیاة الدنْیا در زندگانى این جهانى ربنا لیضلوا عنْ سبیلک تا بىراه میشوند از راه تو ربنا خداوند ما اطْمسْ على أمْوالهمْ مالهاى ایشان بستر مطعومهاى ایشان همه سنگین کن.
و اشْددْ على قلوبهمْ و دلهاى ایشان سخت کن فلا یوْمنوا تا بنگروند حتى یروا الْعذاب الْألیم (۸۸) تا عذاب دردنماى بینند.
قال قدْ أجیبتْ دعْوتکما الله گفت پاسخ کرده آمد دعاى شما هر دو فاسْتقیما بر رسالت و دعوت خویش هم چنان راست میروید و لا تتبعان و نگر که پىنبرید سبیل الذین لا یعْلمون (۸۹) براه ایشان که نمىدانند.
و جاوزْنا فرا گذرانیدیم ببنی إسْرائیل الْبحْر بنى اسرائیل را بدریا فأتْبعهمْ بر پى ایشان ایستاد فرْعوْن و جنوده فرعون و سپاه او بغْیا و عدْوا با فزونى جویى و ستم کارى و اندازه در گذارى حتى إذا أدْرکه الْغرق تا آن گه که آب بدهن وى رسید قال آمنْت گفت بگرویدم أنه لا إله إلا الذی آمنتْ به بنوا إسْرائیل که نیست خدا جز ازو که گرویدهاند باو بنو اسرائیل و أنا من الْمسْلمین (۹۰) و من از گردن نهادگانم الله را.
آلْآن اکنون است و قدْ عصیْت قبْل و پیش از این سر مىکشیدى و کنْت من الْمفْسدین (۹۱) و از تباه کاران و بدکاران بودى.
فالْیوْم ننجیک ببدنک امروز ترا با سر آب آریم با این زره لتکون لمنْ خلْفک آیة تا پسینان را از جهانیان که پس تو آیند عبرتى باشى و نشانى و و إن کثیرا من الناس و فراوانى از مردمان عنْ آیاتنا لغافلون (۹۲) از نشانهاى ما غافلاند تا نشان ننمائیم ندانند و که نمائیم نشناسند.
و لقدْ بوأْنا بنی إسْرائیل جاى دادیم بنى اسرائیل را پس غرق فرعون مبوأ صدْق جاى بسزاى نیکان براستى و رزقْناهمْ من الطیبات و ایشان را روزى دادیم از روزیهاى پاک فما اخْتلفوا دو گروه نشدند حتى جاءهم الْعلْم تا آن گه که بایشان علم رسید از خداى إن ربک یقْضی بیْنهمْ یوْم الْقیامة خداوند تو داورى بر دمیان ایشان روز رستاخیز فیما کانوا فیه یخْتلفون (۹۳) بپاداش دادن هر گروهى را در آن جداجد رفتن که میرفتند.
فإنْ کنْت فی شک اگر چنانست که در گمانى مما أنْزلْنا إلیْک اینچه فرو فرستادیم بتو فسْئل الذین یقْرون پرس از ایشان که میخوانند الْکتاب منْ قبْلک آن نامه که پیش از تو فرو آمد لقدْ جاءک الْحق منْ ربک آنچه بتو آمد از خداوند تو راست آمد و درست آمد فلا تکونن من الممْترین (۹۴) هان که از گمان زدگان نباشى.
و لا تکونن من الذین کذبوا بآیات الله و نگر که از ایشان نباشى که سخنان خداى دروغ مىشمارند فتکون من الْخاسرین (۹۵) هان که از زیان کاران نباشى.
إن الذین حقتْ علیْهمْ کلمت ربک ایشان که براستى و درستى بر ایشان برفت سخنان خداوند تو لا یوْمنون (۹۶) و لوْ جاءتْهمْ کل آیة به نخواهند گروید
و اگر بایشان آید هر معجزتى و نشانى حتى یروا الْعذاب الْألیم (۹۷) تا آن گه که عذاب دردنماى بینند.